مهرگان یا جشن مهر
مهرگان یا جشن مهر پس از نوروز بزرگترین جشن ایرانیان باستان بوده است این جشن از روز شانزدهم مهر آغاز میشود و شش روز ادامه می یابد و در روز 21 مهر به پایان می رسد نخستین روز جشن را مهرگان عامه و آخرین روز جشن را مهرگان خاصه نامیده می شود.
مهرگان نیز همانند نوروز با مراسم خاص و آداب و رسوم ویژه برگزار میشود. مهر یا میترا در زبان فارسی به معنای فروغ، روشنایی، دوستی، پیوستگی، پیوند و محبت است و ضد دروغ ، دروغگویی، پیمان شکنی و نامهربانی کردن است. فلسفه جشن مهرگان سپاسگزاری از خداوند به خاطر نعمت هایی است که به انسان ارزانی داشته و تحکیم دوستی و محبت میان انسانهاست.
شکل زیر میز مهرگان را در جشن مهرگان نشان می دهد:
به روز خجسته سرِ مهر ماه
• بکوش و به رنج ایچ منمای چهر
**********************************
جشن آبانگان:
در فرهنگ ایرانیان قدیم و زرتشتیان روز دهم آبان، آبان روز نام دارد وقتى نام روز و ماه در فرهنگ زرتشتى یکى شد، جشن برپا مى شود. دهم آبان نیز به جشن آبانگان اختصاص دارد.
آبان به نام آب و فرشته آب است. این فرشته به نام «برزیزد» نیز خوانده مى شود. در اوستا «اپم نپات» و در پهلوى «آبان» گفته مى شود. آب جمع باران است. در اوستا و پهلوى «آپ» و در سانسکریت «آپه» و در فرس هخامنشى «آپى» است. این عنصر مانند عناصر اصلى (آتش، خاک، هوا) در آیین مقدس است و آلودن آن گناه است و براى هر یک از آنها فرشته مخصوصى تعیین شده است.
لازم به ذکر است به دلیل اختلاف در تقویم باستانی و امروزی چون شش ماه اول ۳۱ روزه است ۴آبان آبانگان است.
**********************************
جشن سده:
جشن سَده، یکی از جشنهای ایرانی، است که در آغاز شامگاه دهم بهمنماه یعنی آبان روز از بهمن ماه برگزار میشود. جشن «سَدَه» بزرگترین جشن آتش و یکی از کهنترین آیینهای شناخته شده در ایران باستان است. در این جشن در آغاز شامگاه دهم بهمنماه، همه مردمانِ سرزمینهای ایرانی بر بلندای کوهها و بام خانهها، آتشهایی برمیافروخته و هنوز هم کمو بیش برمی افروزند. مردمان نواحی مختلف در کنار شعلههای آتش و با توجه به زبان و فرهنگ خود، سرودها و ترانههای گوناگونی را خوانده و آرزوی رفتن سرما و آمدن گرما را میکنند. همچنین در برخی نواحی، به جشنخوانی، بازیها و نمایشهای دستهجمعی نیز میپردازند.
جشن سده یک جشن ملی ایرانیان است و اختصاص به یک دین و گروه ویژه ندارد.
بر آمد به سنگ گران سنگ خرد
هم آن و هم این سنگ گردید خرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
جهـاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که اورا فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آن گاه قبله نهاد
یکی جشن کرد آنشـب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد.
جشن ویسنه: